متن خبر:
دکتر مرضیه محصص
استادیار دانشکده الهیات و ادیان
ایام شهادت حضرت زهرا (س) است. مادر اهل بیت (ع)، تجسم معنای عصمت است و فیض نظر او کیمیاست. از نسل ماهتاب است و گوهر دریای عفت. خوان لطف او گسترده و آستان مهرش، مملو از شمیم استجابت است. مجموعه گرانسنگ روایات شیعی، دربردارنده تعابیر نغزی پیرامون منزلت عظیم حضرت زهرا (س) است: از رسول اکرم (س) نقل شده که فرمودند: همانا دخترم فاطمه کسی است که خداوند قلبش را پر از ایمان و یقین کرده است.[1]نیز نقل شده که فرمودند:ای فاطمه بشارت باد تو را که برای تو نزد خداوند مقام پسندیده ای است. تو در روز قیامت برای دوستان و شیعیانت شفاعت می کنی و شفاعتت پذیرفته می شود.[2]ایشان در وصف حضرت فاطمه (س) فرموده اند: و اما دخترم فاطمه، سرآمد زنان عالم است و چون در محراب در برابر پروردگار قرار می گیرد، نورش برای ملائکه آسمان، پرتو افکنی می کند، همان گونه که نور ستارگان برای اهل زمین روشنایی می دهد.[3]امام باقر (ع) می فرمایند: چون فاطمه (س) متولد شد، خداوند به ملکی وحی نمود که او را فاطمه نام نهد، آنگاه فرمود: من تورا با دانش سیراب کرده ام.[4]امام صادق (ع) درباره ایشان فرمودهاند: به راستی که او صدیقه کبراست و عصرها و نسل های پیشین بر محور شناخت و معرفت او چرخیده است.[5]امام هادی (ع) از پیامبر (ص) درباره وجه تسمیه حضرت زهرا(س) می فرمایند:زیرا خداوند او و دوستانش را از آتش بازداشته است.[6] امام حسن عسگری (ع) نیز می فرمایند: ما حجت های خدا بر مخلوقات هستیم و فاطمه (س) حجت بر ماست.[7]
مداقه در روایات وارده از معصومان علیهم السلام، ملهم به این حقیقت است که وجود فاطمه زهرا (س)، بشری زمینی بود که مَلَکی آسمانی گشت و رها از تعینات مادی، به مرتبت عرش اعلاء تشرف یافت. هر چند دست آمال اهل معرفت از نیل وصول به اوج کمال فاطمی کوتاه است، لکن خطبه شورانگیز و حیرت افزای فدکیه که دربردارنده الهیات اسلامی و ظرافتهای اجتماعی به ویژه فلسفه امامت و نقش آن در تحقق توحید نظری و عملی است، فرصتی مغتنم در فرهنگ نامدار تشیع است و مرور مطاوی آن بر معرفت شیعیان نسبت به مقام نورانی آن نفیسه الهی خواهد افزود و در فجر معرفتی که از این رهگذر هویدا می شود، حجاب خودی که میان ما و حقایق قرار دارد، برداشته می شود و این ورود به ساحت رستگاری است.
[1]دلائل الامامه، محمدبن جریر طبری، موسسه البعثه، قم، 1395، ص139.
[2]کنز الفوائد، ابوالفتح محمد بن علی الکراجکی، مکتبه المصطفوی، قم، ص64.
[3]امالی صدوق،ابن بابویه، 1417، ص175.
[4]کافی،کلینی، دارالکتب الاسلامیه، تهران،1388، ج1،ص460.
[5]امالی طوسی،دارالثقافه، قم، 1414، ص668.
[6]عوالم العلوم، عبدالله البحرانی، موسسه الامام المهدی عج، قم،1425، ج1،ص74.
[7]اطیب البیان، سید عبدالحسین طیب، کتابفروشی اسلامیه، قم، ص225.
گروه خبری: یادداشت ویژه
تاریخ ثبت خبر: 1396/11/30
ویژه: بلی
منبع: روابط عمومي
تعداد مشاهده: 13