متن خبر:
نوروز، جشنی فراملی
دکتر ابوالقاسم اسماعیلپور مطلق
رئیس مرکز آزفاو عضو هیات علمی دانشکده ادبیات و علوم انسانی
نوروز در نزد عامه، بیشتر جشنی ملی و سنتی پنداشته میشود. نگارنده نیز تا چندی پیش، کهننمونۀ یک جشن ملی و صرفاً ایرانی حک شده در ذهن خود داشت و با آنکه سالها پیش، یکی از فراهم کنندگان پروندۀ نوروز در میراث فرهنگی کشور برای ثبت ملی و ثبت جهانی نوروز در یونسکو بود، اما در آن زمان، بیشتر برای اثبات صرفاً ایرانی بودن این جشن میکوشید و بر این گمان بود که نوروز صرفاً جشنی ایرانی است که به سرزمینهای دیگر صادر شده است و انیرانیان از ما اقتباس کردهاند، غافل از اینکه آن آریاییان و انیرانیان نیز از همان روزگاران دور نوروز را جشن میگرفتهاند و از آنِ خود میدانستهاند.
نوروز دو سال گذشته، پس از دو سال سکونت در مسکو، بازنگری در این کهننمونۀ یکسونگرانۀ ذهن من وقتی آغاز شد که دوستی تاجیکی از من خواست که سخنی و پیامی نوروزی برای یک شبکۀ تلویزیونی در مسکو از من ضبط کند. وقتی خودم را برای آن مصاحبه آماده میکردم، خودم را ناگزیر به مطالعه پیرامون نوروز در کشورهای وابسته یا آزاد شدۀ روسیه و نیز ملل آسیای میانه و جاهای دیگر دیدم. پس از مطالعهای فراگیر متوجه شدم که ما ایرانیها احتمالاً نوروز را فقط برای خودمان مصادره کرده و نوروز دیگران را عاریتی و برگرفته از نوروز خود میپنداریم که پنداری ناسزاوار است.
با بررسی ویژگی فرهنگی در یک فدراسیون 144 میلیونی و شهر متروپُل حدود 14 میلیونی مسکو، که بافتۀ عظیم و گستردهای از اقوام روسی، بلاروسی، تاتاری، ترکمنی، چینی، اوکراینی، تاجیکی، قرقیزی، باشقیری، افغانی، ازبکی، قفقازی، ارمنی، داغستانی و اقوام و طوایف دیگر را کنار هم گرد آورده است و خود جزیرۀ شگفتآوری از گفتوگوی تمدنهاست، به این نتیجه رسیدم که جشن نوروز همچون حلقهای ستُرگ و باستانی، ما را کنار هم قرار میدهد و باعث اتحاد، دوستی و یگانگی فرهنگی میشود. باید اعتراف کرد که ما با جشنی در یک بُعد جهانی، منطقهای و فراملی و نه جشنی صرفاً ملی، روبهروایم. جشنی که در آغاز هر سال در پهنۀ گستردهای از نیمکرۀ شمالی این سیّارۀ آبی و زیبا، بیش از 300 میلیون تن را در حدود 12 کشور در جهان کنار هم قرار میدهد.
زمانی زندهیاد استاد مهرداد بهار در مصاحبهای با مجلۀ آدینه عنوان کرده بود که "نوروز جشنی آریایی نیست". یادم هست که در آن زمان این حرف خیلیها را نگران و مشوش کرد که یعنی چه همین نوروز را داشتیم که آن را هم از ما میگیرید! درحالی که سخن استاد بهار اشاره به نوروز در بینالنهرین بود که پیش از ورود آریاییها یک جشن سال نو داشتند به نام جشن اکیتو و مثل ما سبزه سبز میکردند.
نگارنده بر آن است که کلاً جشن سال نو ـ با هر نام و عنوان ـ یکی از ویژگی ملتهای باستانی، اعم از هند، مصر، بینالنهرین، سوریه، ایران، چین و دیگر ملتها بوده است. به گمان میرچا الیاده، اصولاً جشنهای سال نو جنبۀ آیینی و اجرایی اسطورۀ بُندَهشنی (بُن آفرینش) اقوام گوناگون و عمدتاً جشن آفرینش انسان و نو شدگی طبیعت و آغاز فعالیتهای کشاورزی بوده است و در میان بومیان اقصی نقاط جهان چه ابتدایی چه پیشرفته به انحاء گوناگون رواج داشته است. از این رو، معتقدم جشن نوروز بازماندۀ همان جشن بُندهشنی اقوام گوناگون بوده، با این تفاوت که طی سدههای بیشمار با ذوق و سلیقۀ خاص و زیبای ایرانیان گره خورده و آمیخته شده و بخش بزرگی از آن، صبغۀ ایرانی به خود گرفته است. اما این نباید باعث شود که نوروز اقوام و سرزمینهای دیگر را برگرفته و مقتبس از این جشن ویژۀ ایرانیان بپنداریم و هر ملتی کماکان بنا به ویژگیهای قومی، قبیلهای و بومی، میتواند جشن سال نو یا همان نوروز ویژۀ خود را داشته باشد.
از این رو، در پیام تلویزیونی برای تاجیکان ـ که آنها نیز نوروز خود را اصیلتر از نوروز ایرانی میشمارند ـ از نوروز به عنوان جشنی فراملی نام بردم، چون مگر نه آنکه غیر از آآآریاییانِ نژادۀ حوزۀ ایران بزرگ فرهنگی (و نه جغرافیایی)، شامل ایران کنونی، افغانستان، آسیای میانه و ماوراءالنهر، تاجیکستان (سمرقند و بخارا که بیدلیل امروز در ازبکستان قرار دارد)، اوسُتیا (قفقاز)، داغستان، تاتارستان، قرقیزستان، قزاقستان، باشقیرستان، و نیز در حوزههای فرهنگی دیگری که نوروز در آنها جشن گرفته میشود، اما لزوماً آریایی نیستند مانند ترکیۀ عثمانی، شین جیان (ترکستان چین) و اویغورها و غیره.
امروز حتی در نقاطی از شبه قارۀ هند، پاکستان، عراق، ترکیه، سوریه، کردستان، لبنان، جمهوری آذربایجان، گرجستان، بالکان، ترکمنستان، لزگیها و حتی در آلبانی و بوسنی هرزهگوین نوروز جشن گرفته میشود. نوروز خود باعث همبستگی بخش بزرگی از مسلمانان جهان با انواع مذاهب و نحلههای دینی گوناگون و همزیستی مسالمتآمیز با مسیحیان، یهودیان و دیگر کیشها و باورها شده است.
در اینجا به اختصار به موارد ناگفته یا کمگفتۀ نوروز در بُعدی فراملی و فرادینی در سرزمینهای انیرانی میپردازیم تا مسئله بیشتر شکافته شود، هرچند حق مطلب را چکیدهوار نمیتوان ادا کرد.
نوروز در روسیه همزمان با نوروز ایرانی، با نام جشن عنعنوی باستانی مشرق زمین، با شرکت روسهای مسلمان، تاجیکان، قفقازیها، آذریها، افغانان، باشقیرها، داغستانیها، تاتارها، قازانیها، گرجیها و غیره با شکوهی تمام در یکی از تالارهای عمومی، بزرگ و معتبر مسکو جشن گرفته میشود. سازمان دهندگان این جشن عبارتند از: شاروالی مسکو، فدراسیون مهاجران روسیه و اتحادیههای کشورهای دیگر که در روسیه نقش فعال دارند.
در تاجیکستان، خاصه در میان اهالی بدخشان، نوروز، "خیدیر ایام" یعنی "جشن بزرگ" نام دارد. در سپیده دم نوروز، وقتی که آفتاب به اندازۀ یک سرنیزه بالا آمد، بانوی خانه دو جاروی سرخرنگ را جلوی خانه راست نگاه میدارد و در غروب آفتاب، یک پارچۀ سرخرنگ بالای سر در خانه آویزان میکنند. تخم مرغ بازی، خروس جنگی، بُزکُشی و پخت نان روغنی مخصوص و سَمَنو پزان در شمار مراسم است.
اوسِتیا یا قفقاز شامل دو بخش جمهوری خودمختار اوسِتیای شمالی یا آلانیهای تابع فدراسیون روسیه و بخش دیگر استان خودمختار اوستیای جنوبی تابع جمهوری گرجستان است. مردم اوستیا خود را ایرونی و کشور خود را ایرستون مینامند. آنها از تبار سکاها، سرمتیها و آلانها هستند. نوروز در هر دو بخش قفقاز با شکوه فراوان جشن گرفته میشود. مراسم شاهنامه خوانی، رقص شمشیر، پوشیدن لباسهای محلی رنگارنگ رایج است و مدرسۀ نوروز نیز در محلۀ ایرانیها (عمدتا رشتیتبار و آذریتبار) قرار دارد.
در جمهوری آذربایجان، چهارشنبۀ آخرین ماه سال به ترتیب چرشنبه سی (چهارشنبۀ آب)، اُد چرشنبه سی (چهارشنبۀ آتش)، توپراق چرشنبه سی (چهارشنبۀ خاک) و آخیر چرشنبه یا یل چرشنبه سی (چهارشنبۀ آخر یا چهارشنبۀ باد) نامیده میشود که ترکیبی از عناصر اربعه است. نوروز در این سرزمین با ترانهها، سفرۀ خاص هفت سین (که ساری کوک (زردچوبه) و سوُت (شیر) و سو (آب) و شاهماهی نیز جزو آن است و مراسم چیستانهای نوروزی، ستایش و نفرینهای نوروزی و غیره برگزار میشود.
در ازبکستان، مراسم از روی آتش پریدن، پخش سمنو، ساز و آواز، مسابقات کشتی، نمایشها و کاشت درخت برگزار میشود.
در استان بلخ و مرکز آن مزارشریف (افغانستان)، هنگام نوروز همۀ دشتها، دیوارها و پشت بامهای گِلی پُر از گُل سرخ میشود و پرچم امام علی (ع) برافراشته میشود که تا چهل روز ادامه دارد. فرش شویی، بُز کُشی، شترجنگی، قوچجنگی و کشتی از جمله مراسم آنهاست.
در پاکستان، نوروز را عالم افروز یا روز تازه رسیده مینامند. تقویم نوروزی جنتری نام دارد. خواندن اشعار نوروزی به زبانهای اردو، فارسی دری و عربی مرسوم است.
در ترکیۀ عثمانی در آغاز نوروز، معجون ویژهای به نام نوروزیه برای پادشاه و درباریان فراهم میکردند که از چهل نوع مادۀ خوراکی شفابخش درست میشد. نوروز را زادروز امام علی (ع) و روز خلافت او و سالگرد ازدواج او با حضرت فاطمه (س) میپنداشتند. در ترکیۀ امروز نیز نوروز با مراسم باشکوهی همراه با آتش بازیهای بزرگ برگزار میشود.
در شهر لکنوی هند نیز نوروز را روز آغاز خلافت حضرت علی (ع) میدانستند. امروز در سراسر هند جشن سال نو جشن هولی نام دارد که از 25 اسفند تا 5 فروردین برگزار میشود.
در ترکمنستان، دو بار در سال جشن نوروز برگزار میشود. آنها آغاز فرمانروایی جمشید را آغاز نوروز اصلی می دانند. اسب دوانی، کشتی، پرش برای گرفتن دستمال از بلندی، و شاخ زنی میشها در شمار مراسم نوروز ترکمنهاست.
کردهای ترکیه، عراق و سوریه با نواختن سرنا و دهل، کنار کپههای بزرگ آتش به سخنرانیهای باشکوه و ترانهخوانی میپردازند و دور آتش پایکوبی میکنند.
در قرقیزستان، در اول نوروز غذاهای معروف قرقیزی مانند بش بارماق، مانته برسک و کاتما طبخ میکنند که رایگان در میان مردم پخش میشود و سوارکاری جزو مراسم اصلی است.
در قزاقستان، معتقدند که در نوروز، ستارههای آسمان به نقطۀ اعتدال میرسند و شادی روی زمین آفریده میشود (یادآور سنگنبشتۀ داریوش است که گفته: خدای بزرگ اهورامزدا پس از آفریدن آسمان و زمین، شادی را برای مردم آفرید). آنها بر این باورند که در این روز سنگ نیلگون سمرقند آب میشود. در شب تحویل سال، دو شمع بالای خانهها روشن میکنند و از گوشت اسب، سوقیم آشار درست میکنند. پسرها در قبال گرفتن سوقیم آشار از دخترها، به آنها آینه، شانه و عطر هدیه میکنند.
شواهدی در دست است که نوروز در بلغارستان، بهویژه در میان تاتارهای کریمه، شیرازیهای مهاجر به زنگبار واقع در کرانههای شرق آفریقا، قبطیان مصر (که آن را النیروز مینامند)، در کاشغر، ختن و تورفان چین و حتی در میان برخی از پیروان کیش شینتوی ژاپن هم جشن گرفته میشود.
گروه خبری: یادداشت ویژه
تاریخ ثبت خبر: 1396/12/26
ویژه: بلی
منبع: روابط عمومي
تعداد مشاهده: 23